من علیرضا رمضانی این وبلاگ رو برای عاشقان سینه سوخته طراحی کردم امیدوارم خوشتون بیاد
من علیرضا رمضانی این وبلاگ رو برای عاشقان سینه سوخته طراحی کردم امیدوارم خوشتون بیاد
ساعتها گذشت ماه ها گذشت سالها گذشت و من هم اکنون چشم انتظارم
بله انتظار تویی که مرا شکستی و مرا اواره این دیار کردی
تویی که برایم تک ستاره این اسمان بودی
تویی که هر بار مرا صدا میکردی حس میکردم دنیا مرا صدا میکرد
تویی که هر بار نگاهم میکردی فکر میکردم تمام ارزوهایم مرا نگاه میکرد
حالا افسوس که یه ارزو برای من ماند بله ارزو !
ارزویی که سال هاست شده رویاهای خیسم اما چه کنم
دیگر خسته شدم خسته از روزگار خسته از زمونه حتی از خودم هم خسته شدم خدایا
چه کنم دیگر نفسم بریده هوای سکوت خانه برایم سنگین شده
غبطه به روزهایی که در زیر باران قدم میزدیم میخورم
و من خود را چتری برای کسی میکردم که از وجودم بود
اما حیف ! اون هیچ وقت نفهمید که چرا خیس نشد خیلی دلتنگم
باید سفرکنم سفری که سفر اخرم باشد سفری که امدنی در کار نیست .
هنوز هم نمیدونم منتظز کی هستم...
نمیشناسمش...
اصلا نمیدونم کیه که عاشقشم...
حتی اسمشم نمیدونم...
و حتی ندیدمش...